چگونه در سال اول تولد کودک با افزایش همدلی میتوان کودک شاد و باهوشی تربیت کرد؟
وقتی کودک پا به دنیا میگذارد، نظم فعالیت های روزانه کاملا به هم می خورد و باید نظم جدیدی را تعریف کرد.
بیشتر پدر و مادرها هنگام تولد فرزند اولشان دچار سردرگمی و احساس بی پناهی خواهند شد و آنچه باعث وحشت زدگی آنان از این شرایط سخت میشود آن است که کیفیت زندگی زناشویی آنها به شدت افت میکند در نتیجه نسبت به هم بیشتر خشونت ورزی می کنند و اکثرا در سال اول تولد بچه زندگی مشترک بدی را تجربه می کنند.
پس باید از والدین خواست قبل از تولد کودک، حتی قبل از اندیشیدن به بچه دار شدن مشاوره بگیرند، مطالعه کنند، با هم حرف بزنند و خود را برای چنین شرایطی آماده کنند.
زیرا همانطور که میدانیم وقتی کودک رحم گرم و آرام خود را ترک می کند، مغز او به شدت حساس تر میشود و قرار گرفتن در معرض دعوا و خشونت در خانه میتواند رشد آی کیو کودک را مختل کند و توانایی مقابله با استرس را در او به شدت کاهش دهد. نیاز کودک به آرامش دائمی است.
اگر میخواهید کودکی داشته باشید که از حداکثر رشد مغزی برخوردار شود، باید قبل از اینکه او را به خانه بیاورید از این مسائل مطلع باشید.
خوشبختانه امید هنوز باقی است، چهار عامل مشکلات ازدواج بعد از تولد فرزند اول عبارت است از :
- کم خوابی
- جدا شدن از اجتماع
- کار بیش از حد
- افسردگی
والدینی که از این عوامل آگاه باشند با مسئله بهتر برخورد میکنند و بیشتر مراقب رفتار خود خواهند بود.
کودکان بیش از هر چیز به امینت و محبت احتیاج دارند و محیطی که کودک از نظر روانی در آن رشد میکند، اثر مستقیمی روی سیستم عصبی او دارد.
مغز بچه بسیار فعال است مانند یک کامپیوتر نه مانند یک لوح فشرده خالی.
کودکان شما از همان نوزادی به طور دائم در حال مشاهده شما هستند و آنچه را می بینند، ضبط می کنند، شما برای تثبیت حس امنیت در آنها زمان کمی دارید پس لطفا در برابر آنها دعوا نکنید و اگر این کار را کردید حداقل در مقابل آنها آشتی کنید، اگر آنها آشتی شما را ببینند دچار آسیب کمتری می شوند وگرنه دچار اختلال درک خواهند شد.
والدینی که بعد از دعوا از دل یکدیگر در می آورند و دوباره به آغوش هم برمیگردند و بر زخم های هم مرهم می نهند، الگوی فرزندان خود می شوند که وقت دعوا، چگونه میتوان جوانمردانه مشکل را حل کرد.
پس دوباره تکرار میکنم که احساس امنیت مهم ترین اولویت مغز است. کودک مراقبت هایی را که میگیرد با دقت نظاره می کند و از خود می پرسد: آیا مرا لمس می کند، آیا به من غذا می دهد، آیا او خطرناک نیست و … اگر همه پاسخ ها مثبت باشد احساس امینت در کودک تثبیت می شود.
اگر محیطی که کودک در آن رشد می کند همیشه پر از عصبانیت و تهاجمی باشد، او همیشه پاسخ های شدیدی به استرس های کوچک نشان می دهد و یا همیشه گوش به زنگ خطر خواهد بود یا آماده از هم گسیختگی و شکست و سیستم “بزن یا دررو” در او روشن می شود و اگر محیطی که کودک در آن رشد می کند سرشار از بی توجهی کامل باشد، کودک به استرس واکنش خیلی کمی نشان می دهد و نشانه آن نگاه خالی کودک است که احساسات در او خیلی ضعیف است.
دعواهای خانوادگی را حتی کودکان زیر شش ماه متوجه می شوند و دچار تپش قلب، افزایش فشار خون و بالا رفتن هورمون های استرس می شوند. آنها نمی فهمند دعوا به چه علتی است اما حتما می فهمند چیزی غلط است و مشکلی در کار است.
نکته مهم این است که این آسیب ها برگشت پذیرند، پس تنها کاری که باید بکنید این است که دستکش های بوکس خود را کنار بگذارید و توجه بی قید و شرط به همدیگر و به فرزندتان را سرلوحه رفتار خود کنید.
در مقاله بعدی ۴ دلیل اصلی دعوای تازه والد شده ها را بررسی خواهیم کرد.
فتانه طور سوادکوهی
روانشناس بالینی – حوزه کودک و خانواده
مدیریت مرکز تخصصی کودک و خانواده کارن (K.a.r.n_org@)