چطور بذر هوش و شادی را در مغز کودکم بکارم؟
۵۰ درصد ضریب هوشی و خلق و خوی ما مربوط به ژنتیک و ۵۰درصد باقیمانده
مربوط به محیطی است که در آن رشد می کنیم.
پس دو مسئله برای والدین مطرح است:
- اول اینکه هر قدر کودک تلاش کند، مغز او دارای محدودیتهایی است و این نیمی از قضیه است.
- نیم دیگر به محیط پیرامون او بستگی دارد که والدین در این زمینه می توانند نقش موثری داشته باشند.
در این بحث بر روی اینکه چه کار کنیم تا بذر هوش در مغز فرزندتان کاشته شود بحث خواهیم کرد.
اول باید بدانید که هوش متغیر از آن است که تصور می کنید پس ذهن خود را درگیر نمره تستIQ که در برخی مهد کودکها و مراکز پیش دبستانی و غیره انجام می شود نکنید بلکه به این مسئله توجه کنید که IQ هم مانند وزن تغییر می کند، پس روی خوراک ذهنی ای که به فرزندتان داده می شود تمرکز کنید.
شما باید آن قدر باهوش باشید که هیچ گاه یک عدد ثابت را به عنوان میزان بهره هوشی کودکتان نپذیرید.
کودک شما می تواند هر سال باهوش تر از سال قبل شود و این بستگی به تحصیلات، شغل، درآمد و وضعیت اجتماعی شما و آموزش هایی که فرزندتان را در معرض آن قرار می دهید، خواهد داشت.
معنی باهوش بودن چیست؟
هوش چند وجهی و دارای اجزای متعدد است و از نظر تکاملی یعنی انجام دادن کاری بهتر از دیگران، البته نه همه کارها.
گاردنر ۸ نوع هوش را معرفی کرده که هر انسانی در یک یا چند تا از آنها هوش سرشار تری دارد که اگر کشف شود و به آن پرداخته شود می تواند درآن زمینه ها بهتر عمل کند و موفق تر باشد.
۵ جز اساسی تشکیل دهنده هوش که شما باید درباره آنها به شدت تفکر کنید و بستر را برای کودکتان فراهم کنید عبارتند از:
- میل به اکتشاف
- خود کنترلی
- خلاقیت
- ارتباطات کلامی
- توانایی توصیف ارتباطات غیر کلامی
که بیشتر این خصوصیات بوسیله آزمون ها ی معمول IQ ارزیابی نمی شوند.
این خصوصیات ریشه های ژنتیکی دارند و در بیشتر نوزادان دیده می شوند اما آموزش نقش اساسی در شکوفا شدن آنها دارد.
- میل به اکتشاف : در همه انسانها از زمان تولد وجود دارد که اگر بستر فراهم باشد، کودک می تواند به فردی با افق دید باز مبدل شود و دارای ۳ ویژگی مشترک افراد موفق در آینده باشد.
الف : توانایی ارتباط بین موضوع های نا مربوط، یعنی می تواند بین موضوعات، سوالات و مسائل به ظاهر نامربوط، ارتباط برقرار کنند و پل بزنند.
ب : عادت آزار دهنده پرسشگری دائمی، یعنی همیشه سوالاتی از این قبیل می پرسند
“حالا چرا؟ اگر این کار به این طریق انجام شود، چه اتفاقی می افتد؟” که برای موفقیت های آینده شان بسیار لازم است.
ج : میل سیری ناپذیر به آزمایش کردن و سر هم بندی چیزهای مختلف. کارآفرینان ممکن است روی یک ایده متمرکز کنند، اما به شکل سیری ناپذیری این ایده را قطعه قطعه کرده و به بوته آزمایش می سپارند. این همان چیزی است که در کودکان به ” کنجکاوی و فضولی بیش از حد” تعبیر می شود و در کودکان ۴ ساله زیاد دیده می شود؛ اما رفته رفته که کودک بزرگ می شود به خاطر بازخوردهای منفی که از والدین و اطرافیان دریافت می کند و بعد از آن نظام آموزشی که برای پاسخ های درست بیشتر از سوالات تحریک کننده ارزش قائل است؛ این خصیصه در کودک کاهش می یابد و به عبارتی سرکوب می شود.
اما وظیفه شما در مقام پدر و مادر تشویق کنجکاوی ذاتی کودکانتان است، تا باعث شوید آنها پیشرفت کنند.
- خود کنترلی : هرچقدر کودک در مورد خود کنترلی تعلیم ببینند، بده بستان های الکتریکی مغزش هدفمند تر شده و اثرات بهتری روی رفتار و آینده کودک خواهید داشت.
- خلاقیت : خلاقیت اجزای متعددی دارد. یکی از آنها توانایی ایجاد ارتباط جدید بین چیزهایی است که از قبل وجود داشته اند. ایده های جدید جادویی ایجاد کردن یا ساختن چیزهایی که قبلا وجود نداشته اند، همه اجزای خلاقیت هستند. خلاقیت باید احساسات را، چه مثبت چه منفی در دیگری تحریک کند و باید در این فرآیند، اثری به دست آید.
آیا می توان خلاقیت را در یک کودک تشخیص داد؟ آزمونی ۹۰ دقیقه ای به نام “تفکر خلاق” برای آن وجود دارد.
- ارتباطات کلامی: ارتباطات کلامی در افزایش هوش کودک بسیار موثرند. به همین دلیل از لحظه تولد باید با کودک صحبت کنید، برایش کتاب بخوانید، شعر بخوانید در معرض اصوات مختلف قرار دهید.
در مورد آموزش زبان دوم این نکته را بدانید که اگر کودک قبل از ۶ ماهگی در معرض هر تعداد زبان قرار گیرد، توانایی یاد گیری آن را در آینده بیشتر خواهد شد، اما این بدان معنی نیست که کودک را در معرض DVD یا نوارهای زبان دیگر قرار دهید، چون هیچ اثری نخواهد داشت. تنها چیزی که دریچه شناسایی زبان را باز نگه می دارد، ادای کلمات در یک پس زمینه اجتماعی است. یعنی باید یک انسان واقعی درباره یک موضوع واقعی مستقیما با کودک صحبت کند و این اتفاق باید قبل از ۶ ماهگی افتاده باشد، در غیر این صورت خود را خسته نکنید و به فکر روش های درست برای آموزش زبان دوم به فرزند خود باشید.
هوش از دامن کامپیوتر و ماشین های بی جان شکل نمیگیرد، بلکه این آغوش گرم و عاشق انسان هاست که آن را می سازد. پس اگر کودک باهوش می خواهید، به او عشق بورزید و اجتماعی بودن را به او بیاموزید.
- توانایی توصیف ارتباطات غیر کلامی : یاد گرفتن زبان اشاره، شناخت حروف را تا ۵۰ درصد افزایش می دهد. بچه ها نیاز دارند با صورتها آشنا شوند. آنها به دنبال اطلاعات احساسی اند. “آیا صورتت خوشحال است؟ غمگین است؟ یا ترسیده؟” کودکان را با فرایند چهره خوانی آشنا کنید تا در کارهای گروهی و ارتباطات اجتماعی قوی تر عمل کنند.
پس نکته کلیدی این است که بدانید همه چیز در آزمون IQ مشخص نمی شود، در حالیکه تمام موارد ذکر شده در این مقاله در موفقیت آینده فرزندانتان بسیار تاثیر گذارند.
در مقاله بعدی، راجع به بستر و خاک موردنیاز برای شکوفا شدن بذر هوش صحبت خواهم کرد.
فتانه طور سوادکوهی
روانشناس بالینی – حوزه کودک و خانواده
مدیریت مرکز تخصصی کودک و خانواده کارن (K.a.r.n_org@)