دوستیها و رشد مهارتها
این دوستیها همچنین به بچهها کمک میکند تا مهارتهای اجتماعی را تمرین کنند و به بازی خود تنوع بدهند. اگر فرزندتان به مهدکودک میرود، ممکن است همین حالا هم به سوی برخی از همبازیهایش گرایش پیدا کرده باشد. مکانهای بازی مثل پارکها و قرارهای بازی در خانه فرصتهایی عالی برای تعامل با بچههای دیگر هستند. اما برای کمک به تقویت این دوستیهای اولیه چه کار کنید:
گروه بازی را کوچک نگه دارید:حضور تعداد زیادی بچه در یک مکان میتواند آنها را تحت فشار بگذارد و مستعد بروز دعوا باشد. یک قاعدهٔ سرانگشتی خوب میگوید کودکان در گروههایی که اعضای آن به تعداد سالهای عمر خود آنهاست خوب عمل میکنند. بنابراین، بچههای دو ساله در گروههای دونفره بهترین عملکرد را خواهند داشت.
زمان بازی را کوتاه نگه دارید:زمان بازی نباید طولانی باشد، مخصوصاً وقتی دوستان جدیدی حضور دارند، نمیتوانید روی بیشتر از نیم ساعت تا یک ساعت بازی مسالمتآمیز حساب کنید.
سنهای مختلف را با هم مخلوط کنید:فرزند دو سالهٔ شما میتواند چیزهای زیادی را از کودکان چند ماه بزرگتر و کودکان نوپای چند ماه کوچکتر نیز بیاموزد.
از اسباببازیها در صورت امکان خودداری کنید:دویدن در حیاط یا بازی با اشیای ساده، مثلاً یک جعبهٔ بزرگ، تعامل با یکدیگر را تشویق میکند بدون اینکه میل به مالکیت اشیا را که باعث برانگیختن دعوای کودکان میشود در آنها تحریک کند. برای مثال، با استفاده از بالش و پتو یک مسیر بامانع، یک قلعه یا یک غار مخفی در خانه درست کنید.
از کلمهٔ «دوست» استفاده کنید:در مورد دوستان خودتان و دوستان فرزندتان صحبت کنید و مثلاً بگویید: «دوستت مهبد بعد از اینکه یه کم خوابیدی و بیدار شدی امروز میاد اینجا.»
کودکتان حالا میتواند یک خواستهٔ دو تا چهار قسمتی را از طرف شما دنبال کند، پس از مهارتهای زبانی رو به بهبود فرزندتان سود ببرید! به عنوان مثال او الان متوجه این خواستههای شما میشود که: «لطفاً الان خونهسازی رو متوقف کن و لگوهات رو توی جعبهشون بذار. بعد برو کفشهات رو از اتاق بردار و برای من بیار». این مهارتش الان میتواند روشی عالی برای صرفهجویی در وقتتان باشد، چون تقریباً شبیه داشتن یک جفت دست اضافه عمل میکند. بچههای دو ساله نیز عاشق رفتن و آوردن چیزها و کمک کردن هستند.
درک دستور زبان و پیشگیری از حوادث
لازم نیست دستور زبان صحیح را به یک بچهٔ دو ساله آموزش دهید، چون خوشان بین سن دو و سه سالگی، استفادهٔ صحیح از افعال، ضمایر، حروف اضافه و سایر جزئیات زبان را به طرز شگفتآوری تنها با گوش دادن و تمرین کردن یاد میگیرند. قالب و الگوی کلمات و عبارات به طور خودکار توسط مغز طبقهبندی و برای ارجاع در آینده ذخیره میشود. از جمله تغییرات مهیجی که میتوانید در سال آینده منتظرشان باشید شامل استفاده از ضمایر درست، مثل استفاده از ضمیر «من» به جای نامش، افزودن علامت جمع، مثل اسباببازیها، سگها و آدمها، استفاده از صفتها،مثل سگ مهربون، استفاده از زمان فعلهاست. اما این انتظار را هم داشته باشید که اشتباهات دستوری و قاطی کردنها زمان افعال برای مدتی ادامه داشته باشد.
اینکه در هفت روز هفته و ۲۴ ساعته شبانهروز در مورد کودک خردسال خود هوشیار و گوش به زنگ باشید، خستهکننده و حتی فرساینده است. اما بچههای یک و دو ساله، به ویژه در مقابل حوادثی مانند غرق شدن و خطر خفگی و مسمومیتآسیبپذیر هستند.حواسپرتی و حوادث
بیشتر این حوادث هم نه به دلیل مراقب نبودن والدین، بلکه به دلیل حواسپرتی یک لحظهای آنها رخ میدهند. بنابراین، به ویژه در ساعتهایی که اضطراب زیاد است، بیشتر احتیاط کنید، یعنی هنگام عجله برای بیرون رفتن از خانه، در مهمانیها، در مسافرت، زمانی که مهمان دارید یا وقتی دیرتان شده است.
کمکهای اولیه براینجات کودک بالای یکسال از خفگیرا یاد بگیرید.
احیای قلبی تنفسی کودک یکسال را بلد باشید.
تمرکز و ریختوپاشها
شما میتوانید با هشدار قبلی، این انتقال و جابهجایی را آسانتر کنید. چیزی مثل یان را امتحان کنید: «تو میتونی چند دقیقه دیگه با لگوها بازی کنید، اما بعدش وقت شام خوردنه.» اگر برنامهٔ انعطافپذیری دارید، میتوانید قبل از اینکه اصرار کنید بازیاش را تمام کند، چند هشدار به او بدهید.
داشتن یک کودک فعال به معنای خانهای هر روز نامرتبتر است و فقط اسباببازیها و کتابها نیست که همه جا پخش شدهاند. بچهها در این سن دوست دارند وسایل را از قفسهها و کشوها بیرون بریزند. آنها روی دیوارها نقاشی میکشند. آبمیوه را میریزند، کاغذها را پاره میکنند و لباسها به این طرف و آن طرف پرتاب میکنند. اما ریختوپاشهای کودکان محرکهای مختلفی دارد که بخشی از مهمترینشان شامل موارد زیر است:ریختوپاشهای مهم
زندگی در لحظه:بخشی از آنها ناشی از حالت «زندگی در لحظه» مخصوص بچههای دو ساله است. آنها به راحتی حواسشان پرت میشود، چیزی را همان جا که هست رها میکنند و به سمت شیء بعدی میروند.
حس کنجکاوی:کنجکاوی هم در این اتفاق نقش دارد. بچهٔ شما مجبور است که بداند چه چیزی در این کمد است یا چه اتفاقی میافتد اگر تمام دستمال کاغذیها را از جعبه بیرون بکشد.
برای یادگیری اینکه جای درستی برای جورابهای کثیف و جای غلطی برای مدادرنگی وجود دارد، زمان، تمرین و همچنین صبر و شکیبایی زیادی از سوی والدین لازم است. پس راحتتر هستید اگر در حینی که فرزند شما از این منحنی یادگیری صعود میکند، انتظارات خود در مورد نظم و ترتیب خانه را در سطح پایینی نگه دارید.