تربیت فرزندان سرسخت و مصمم کار بسیار دشواری است. این کودکان نسبت به کودکان دیگر نیازمند توجه و محبت بیشتری هستند و از آنجا که کودکانی سرسخت و باانگیزه هستند، بیشتر از اینکه دوست داشته باشند به حرف والدینشان گوش کنند، دوست دارند کارها را به روش خود انجام دهند. در این مقاله ۱۲ روش تربیت کودکان مصمم و سرسخت را با شما به اشتراک میگذاریم.
در ابتدا باید بدانید که چگونه میتوانید تشخیص دهید که فرزند شما کودکیسرسخت و مصمم است یا خیر؟ برای دانستن این نه نیاز است از کسی در این باره بپرسید و نه نیاز است خود را به تجزیه و تحلیل کردن کودکتان مجبور کنید. در صورتی که فرزندتان کودکی مصمم و سرسخت باشد به طور طبیعی متوجه آن خواهید شد.
شخصیت او آنچنان قوی است که جای هیچ شک و تردیدی برایتان باقی نمیماند. فرزندانی با این نوع شخصیت برای والدین خود چالش برانگیز هستند زیرا تربیت فرزندی که ذهنیت خود را در مورد تقریباً همه چیز در زندگی تعیین کرده و در رسیدن به اهداف و عملی کردن خواستههایش مصمم است، دشوارتر است.
باید بدانید اگر بتوانید او را در مسیر درستی قرار دهید، روش تربیتی صحیحی روی او اعمال کنید و روحیهی فرزندتان را در هم نشکنید، میتوانید فرزندتان را بهگونهای تربیت کنید که در زندگی به چیزهایی شگفت انگیزی دست یابد. بچههای سرسخت و مصمم اغلب باانگیزه هستند، به همین دلیل از همان سنین پایین برای رسیدن به خواستههایشان تلاش میکنند.
با تربیت صحیح کودک مصمم و سرسخت نهتنها میتوانید این روحیه را در او نکشید و از بین نبرید بلکه میتوانید به او کمک کنید تا در زندگیاش به موفقیت برسد.
در ادامه راهکارهای مفیدی برای تربیت هر چه صحیحتر فرزند با ارادهی قوی با شما به اشتراک میگذاریم.
۱. به جای والد سختگیر یک والد مقتدر باشید
به کار بردن شیوههای تربیتی سرسختانه و دیکتاتور بودن هیچ کمکی به شما نمیکند و فقط کودکتان را از شما دور میکند و سبب میشود شما و فرزندتان به دشمنان یکدیگر تبدیل شوید.
بعضی از والدین میخواهند فرزند سرسخت و مصمم آنها به حرفهایشان گوش دهد و از آنها اطاعت کند. این والدین هر چه بیشتر با نافرمانیهای فرزندشان مواجه میشوند برای اینکه او را بیشتر به اطاعت خود وادارند باید سختگیرانهتر و خشنتر رفتار کنند.
روشهای تربیتی سختگیرانه برای فرزندان سرسخت و مصمم روش مناسبی نیست. در روشهای سختگیرانه فرزندتان از اینکه شما تلاش میکنید حرف خود را به کرسی بنشانید احساس خوبی را تجربه نمیکند و چون اجازه پیدا نمیکند که آنچه میخواهد را انجام دهد شما را دشمنش میپندارد.
این یک نبرد اراده است؛ ارادهی شما در برابر ارادهی آنها. بدیهی است که هدف شما به عنوان یک والد راهاندازی یک جنگ و مبارزه برای رسیدن به قدرت نیست اما باید بدانید که این روش نتیجهای جز یک میدان مبارزه حاصل نمیکند از این رو باید روش تربیتیتان را تغییر دهید.
والدین باید سعی کنند برای فرزند سرسخت و مصمم خود پدر و مادری مقتدر باشند. بنابراین باید از روش تربیت سختگیرانه دوری کنید. بهطور کلی روش تربیتی سختگیرانه نوعی دیکتاتوری است که در آن والدین تلاش میکنند ارادهی خود را در مقابل ارادهی فرزندشان پیروز کنند و روش تربیتی مناسبی نیست اما روشهای تربیتی سختگیرانه برای فرزندان سرسخت و مصمم بههیچوجه شیوهی مناسب و کارآمدی نیست.
اما روش تربیتی مقتدرانه برای کودکان سرسخت بسیار مناسب و کارآمد است. پدر و مادرانی که از روش تربیت مقتدرانه استفاده میکنند، در حالی که قوانین واضح دارند، محبت آمیز و سازگار هم هستند و علایق فرزندانشان را هم در نظر میگیرد.
درواقع آنها میخواهند آن چیزی انجام شود که به نفع فرزندشان است بنابراین قوانینشان برای یک کودک با کودک دیگر یکسان نیست.
آنها هر کودک را به عنوان فردی متفاوت میبینند. آنها قوانینی دارند، اما به جای این که مانند والدین سختگیر همیشه همه چیز از نظرشان سیاه یا سفید باشد به نظرات و صحبتهای فرزندشان در مورد وضعیت موجود گوش میدهند و براساس آن تصمیمگیری و قوانین را وضع میکنند.
درواقع قوانین فقط برای اینکه اجرا شوند وجود ندارند. پدر و مادر مقتدر این قوانین را به عنوان راهنمایی برای هدف نهاییشان که تربیت افرادی سالم، شاد و با اخلاقی صالح است، در نظر میگیرند.
در نظر گرفتن قوانین به عنوان دستورالعمل انعطاف پذیری ایجاد میکند.
به عنوان مثال، اگر قانونی دارید که زمان خواب کودک شما ساعت ۸:۰۰ است و فرزند شما میخواهد تا ۹:۰۰ بیدار بماند چون برنامه تلویزیونی مورد علاقهاش در این ساعت پخش میشود به خواسته فرزند و دلیل او گوش میدهند و اگر دلایلش منطقی بود به او اجازه میدهند که یک ساعت دیرتر بخوابد و برنامه مورد علاقهاش را ببیند. البته این انعطاف به این معنا نیست که فرزند آزاد است هر ساعتی دلش میخواهد بخوابد. یک والد مقتدر با یک ساعت دیرتر خوابیدن فرزندش در صورت ارائه دلایل قانعکننده موافقت میکند اما مشروط به اینکه اگر برنامه بیشتر از یک ساعت طول کشید او رأس ساعت ۹ به رختخواب برود و برنامه ضبطشده را بعدا ببیند. شما به عنوان یک والد مقتدر همچنین میتوانید در توافقی که با فرزندتان میکنید ذکر کنید اگر بعد از یک ساعت شکایت یا جر و بحثی بکند نهتنها باید همان لحظه به رختخواب برود بلکه برنامه هم برای او ضبط نمیشود.
وقتی خواستهها، رویاها و اهداف کودک را در نظر بگیرید و مرزها و شفافسازیهای لازم را مشخص کنید همه چیز مطلق نخواهد بود و انعطافپذیری سبب ایجاد روابط بهتر و رضایت دوطرفه بیشتر در شما و فرزندتان خواهد شد.
مثال فوق کمک میکند تا واضح متوجه بشوید چگونه میتوانید با فرزندتان بهگونهای رفتار کنید که
- با رعایت احترام و احساس مسئولیت خواستهاش فراهم شود.
- عشق و توجه لازم را دریافت کند
- بدون اینکه با جنجال و قشقرق راه انداختن، قصد به کرسی نشاندن حرفش را داشته باشد.
شما به عنوان یک والد مسئول همواره باید در نظر داشته باشید امیدها و آرزوهای فرزندانتان را نادیده نگیرید. فرزند سرسخت و مصمم شما ممکن است رویاهای بزرگی داشته باشد و شما نباید با رفتارتان این پیام را به او منتقل کنید که رویاها و خواستههای او اهمیتی ندارند و شما قصد دارید تحت هر شرایطی خواسته خودتان را محقق کنید.
۲. گزینههایی برای انتخاب برایشان تعیین کنید
روش فرزندپروری عشق و منطق روی فرزندان سرسخت و مصمم خوب کار میکند. در این روش دو یا چند گزینه برای انتخاب مشخص میشود و کودک از بین آنها یکی را انتخاب میکند. فرزندان مصمم از آنجا که در چنین شرایطی میتوانند دست به انتخاب بزنند و خودشان تصمیم بگیرند حس خوشایندی را تجربه میکنند.
کودکان مصمم دوست دارند خودشان تصمیم بگیرند و خواستههایشان را عملی کنند. چند تصمیمگیری در طول روز حتی در موارد جزئی و کوچک برای کودکان مصمم مناسب و مفید خواهد بود.
طبیعتا والدین باید گزینههایی را مشخص کنند که قابل قبول باشند تا در صورت انتخاب هر کدام از آنها توسط کودک محدودیت و مشکلی ایجاد نشود.
به عنوان مثال اگر برای وعدهی ناهار گزینهی ساندویچ یا ماکارونی را مشخص میکنید، کودک هر کدام را انتخاب کرد باید آن نوع غذا را برایش فراهم کنید. درواقع شما با توجه به امکانات و شرایطتان گزینههایی را انتخاب میکنید اما مسئولیت تصمیم گیری را برعهده کودک میگذارید. این حق انتخاب سبب میشود کودک حس قدرت کند.
تصور کنید خودتان هر روز که به رستوران میروید تنها یک گزینه برای انتخاب دارید. در این صورت چه حسی به شما دست خواهد داد؟ طبیعتا حس خواهید کرد که در زندان هستید و زندگی بسیار تحمیلی و خستهکننده است.
اگر در محیط خانه کودک هیچ حق انتخابی نداشته باشد حس زندانی بودن را تجربه میکند.
ارائه گزینه به کودک و دادن حق انتخاب به او برای تصمیم گیری و انتخاب را به یک روال و شیوه معمول در زندگیتان تبدیل کنید. در چنین شرایطی نهتنها سبب میشوید کودکتان احساس قدرت کند بلکه بین شما و فرزندتان رابطهای مثبت ایجاد میشود و شکل میگیرد چون بهطور غیرمستقیم این پیام را به آنها میدهید که افکار، سلیقه و عقاید آنها برایتان اهمیت دارد.
۳. دیدگاههای خود را به آنها تحمیل نکنید
فرزندان مصمم و سرسخت اگر به شیوهی صحیحی پرورشیابند و تربیت شوند در بزرگسالی تبدیل به افرادی مسئولیتپذیر و متعهد میشوند. بنابراین اگر میخواهید فرزندانتان در بزرگسالی یک شخصیت خوب و سالم داشته باشد باید الگوی مناسبی برای آنها باشید، به آنها حق انتخاب دهید و نظرات و سلایقتان خود را به آنها تحمیل نکنید.
شما نمیتوانید یک فرزند مصمم را مجبور کنید عقاید شما را باور داشته باشد اما اگر در زندگی مانند یک شخص بافضیلت رفتار کنید الگوی مناسبی برای او خواهید بود.
شما بهعنوان یک والد مسئول همان اندازه که باید مراقب گفتارتان باشید باید مراقب رفتارتان هم باشید. بهعنوان مثال اگر آنها را به تقلب و دزدی نکردن تشویق میکنید اما سر میز شام درباره نحوه دور زدن مالیت صحبت میکنید بدانید که الگوی مناسبی برای او نیستید.
سعی کنید با رفتار و سبک زندگیتان اخلاق را به او بیاموزید. بهگونهای زندگی کنید و الگویی باشید که میخواهید او دنبال کند.
در مورد اخلاق و شخصیت پسندیده و سالم با فرزندتان صحبت کنید. داشتن این بحثها به آنها کمک میکنند بهتر بتوانند هویتشان را شکل دهند.
به آنها اجازه دهید نقش مهمی که اخلاق و شخصیت خوب در زندگی آنها دارد را درک کنند. درست است که با این کار ذهنیت آنها را شکل میدهید اما همین شکلگیری ذهنیت به آنها کمک میکند رفتتارشان را تعیین کنند و شخصیت و هویتشان به درستی شکل بگیرد.
۴. به یاد داشته باشید که آنها بیشتر از طریق تجربه میآموزند
یکی از دلایلی که بچههای مصمم و سرسخت به والدین خود گوش نمیدهند و کار خودشان را میکنند این است که عمدتاً از طریق تجربه شخصی یاد میگیرند.
آنها به جای اینکه به توصیهها و دستورات دیگران عمل کنند از تجربههای دست اول یاد میگیرند. موقعیتهای مختلف را آزمایش و تجربه میکنند.
والدین مکررا به کودکان سرسخت و مصمم میگویند: «به گاز دست نزن چون داغ است.» اما کودک سرسخت و مصمم برای اینکه ببیند گاز داغ است یا نه برای مدت کوتاهی به آن دست میزند.
آنها از تجربیات خود یاد میگیرند و بیشتر از اینکه تمایل داشته باشند به توصیهها و دستورات والدین عمل کنند، تمایل دارند توصیههای آنها را آزمایش کنند و براساس نتیجهی حاصله خودشان انتخاب کنند و تصمیم بگیرند که آن را انجام دهند یا خیر.
درواقع آنها توصیهها را به چالش میکشند تا ببینند درست هستند یا خیر.
از آنجایی که بچههای مصمم و سرسخت از طریق تجربه کردن یاد میگیرند، در دوران کودکی والدین باید مراقب ایمنی آنها باشند چون این کودکان در انجام دادن آنچه در ذهنشان دارند بسیار مصمم و متعهد هستند.
بنابراین در سالهای اولیه کودکی و زمانهایی که درست و غلط را از یکدیگر تشخیص نمیدهند از آنها محافظت کنید. کودکان سرسخت و مصمم با بزرگتر شدن بیشتر درباره امنیتشان احتیاط میکنند.
۵. به دلایل آنها گوش دهید
بچههای سرسخت و لجباز معمولاً برای سماجت و پافشاریهایی که در رسیدن به خواستههایشان دارند دلایلی دارند. بنابراین زمانی که روی خواستههایشان پافشاری میکنند قبل از اینکه با آنها مخالفت کنید اجازه دهید دلایل پافشاری و اصرارشان را برایتان توضیح دهند.
اگر دلایلی که ارائه کردند از نظر شما قانعکننده نبود کمی حوصله به خرج دهید و مجددا دلیل پافشاری و اصرارشان را بپرسید. بهطور واضح و دقیق از آنها بپرسید: «چرا فلان چیز را میخواهی؟»، «چرا میخواهی فلان کار را انجام دهی؟»
بچهها معمولا نمیتوانند بهطور منطقی دلایلی را ارائه دهند اما فرزندان سرسخت و لجباز معمولا برای انتخابها و تصمیماتشان دلایلی دارند و قصد آنها از اصرار و پافشاری روی خواستههایشان سرپیچی از دستورات و قوانین شما نیست. بنابراین به آنها اجازه دهید خودشان را توضیح دهند، تا بتوانید آنها را بهتر بشناسید و دلیل پافشاریهایشان را درک کنید.
به عنوان مثال ممکن است فرزند لجباز و خودرأی شما ممکن است از پوشیدن لباسی که برای رفتن به مدرسه برایش در نظر گرفتهاید سرپیچی کند. شما برای اینکه کارها بهتر پیش برود از قبل لباس مناسبی را برای او انتخاب کردهاید اما او آن لباس را نمیپوشد و در کار وقفه ایجاد میکند. به جای اینکه عصبانی و خشمگین شوید و به او دستور دهید هر چه زودتر لباس را برتن کند از او بپرسید چرا نمیخواهد آن لباس را بپوشد؟
ممکن است چون ورزش دارد و باید لباس راحت بپوشد آن لباس را نمیپوشد. یا چون میخواهد لباس جدیدش را به همکلاسیاش نشان دهند میخواهد لباس دیگری بپوشد.
به توضیح آنها همدلانه گوش دهید تا بتوانید منطقشان را بهتر درک کنید. هر سرپیچی و اصراری که آنها برای عملی شدن خواستههایشان انجام دادند را به حساب لجبازی کردن آنها نگذارید و سریع خشمگین و عصبانی نشوید.
اجازه دهید صدای آنها شنیده شود. آنها زمانی که میبینند شما به آنها توجه دارید و به صحبتها و دلایلشان گوش میدهید و تلاش میکنید اوضاع را بهگونهای پیش ببرید که رضایت آنها هم حاصل بشود انعطافپذیری بیشتری از خود نشان میدهند.
۶. دلایل درخواستهای خود را به آنها توضیح دهید
فرزندان سرسخت و خودرأی اگر دلیلی که پشت درخواستها و قوانینی که تعیین میکنید بدانند بهتر از آنها اطاعت میکنند. مثلا اگر از آنها میخواهید روی تخت نپرند برایشان توضیح دهید که با پریدن روی تخت ممکن است هم تخت بشکند و هم آنها آسیب ببینند.
فرزندان خودرأی و سرسخت از آنجا که یک اراده قوی دارند یک نیاز شدیدی به درک چرایی پشت مسائل دارند از این رو زمانی که دلیل پشت درخواستهای شما را بدانند قانع میشوند و به احتمال بیشتری از آن تبعیت میکنند.
بنابراین قبل از اینکه به او امر کنید که روی تخت نپرد از او بپرسید: «میدانی اگر زیاد روی تخت بپری چه میشود؟» زمانی که ذهن او را درگیر کردید مثلا برایش توضیح دهید که کودکی را میشناسید که روی تخت پریده و دست و پایش شکسته و صدمه دیده و شما نمیخواهید که او هم مانند آن کودک صدمه ببیند.
بگذارید آنها دلایلی که پشت قوانین و دستوراتتان دارید را بدانند. دلایلتان را بهگونهای برایشان توضیح دهید که بتوانند منطق شما را درک کنند.
مطمئن باشید که کودکان خودرأی و سرسخت یک دلیل قانع کننده میخواهند و در صورتی که دلیل شما به اندازهی کافی آنها را قانع نکند با چراهای پیدرپی و زیادی از جانب آنها روبهرو خواهید شد. بنابراین زمانی که میخواهید قوانینتان را به آنها اعلام کنید دلایل منطقی و قانع کنندهای برای آنها آماده کنید و در صورت لزوم آنها را ارائه دهید.
اگر شما دلیلتان را مطرح کردید اما آنها از قوانین تبعیت نکردند، بدانید که دلایل منطقی پشت آن را میدانند اما برای آنها قانعکننده نبوده است.
۷. از همدلی و محبت استفاده کنید
بچههای خودرأی و سرسخت به همدلی، مهر و محبت و احترام نیاز دارند. همدلی و محبت کردن و احترام گذاشتن به آنها که ظاهری نافرمان و لجباز دارند کار سختی است اما باید بپذیرید که فرزند خودرأی و سرسخت شما برای نافرمانی و اذیت کردن شما روی خواستههایش پافشاری و از دستورات شما سرپیچی نمیکند بلکه چون ارادهای قوی دارد و برای رسیدن به خواستههایش مصمم است روی آنها پافشاری میکند.
آنها برای کارهایی که میکنند دلیل دارند. برای درک دلایل او باید محبت و همدلی بیشتری با او داشته باشید.
به عنوان مثال، زمانی که شما دیرتان شده و فرزندنتان از پوشیدن کفشاش امتناع میکنند و شما سر او داد میزنید که کفشش را سریعتر بپوشد بدون محبت و همدلی با او رفتار کردهاید. درواقع شا هم در حال پافشاری کردن برای رسیدن به خواستهتان هستید.
شاید چون کفشاش تنگ است نمیخواهد آن را بپوشند. اگر به اندازهی کافی وقت و انرژی نگذارید و «چرا»ی آن را نپرسید، با محبت و همدلی با او رفتار نکردهاید.
بنابراین در چنین مواقعی باید بتوانید به خودتان مسلط باشید، خشمتان را کنترل و آرامشتان را حفظ کنید. باید بتوانید بدون عصبانیت و همدلانه با فرزندتان صحبت کنید. به این معنی که از جان و دل مایل به شنیدن صحبتهایشان باشید. اگر آنها حس کنند که به آنها گوش نمیدهید به لجبازیشان ادامه میدهند و بیشتر روی خواستهشان پافشاری میکنند.
با توجه کامل گوش کنید این به معنای توقف کامل هر کاری است که انجام میدهید و همچنین وسایل الکترونیکی را نیز در هنگام برقراری ارتباط با کودک از خود دور کنید.
همچنین، هنگامی که از آنها میخواهید “چرا” ی خود را توضیح دهند سعی کنید از لحنی آرام و محبت آمیز استفاده کنید و به پاسخ آنها گوش دهند. اگر شما به آنها گوش ندهید، پس چه کسی گوش خواهد بود؟
اگر کودک احساس کند که شنیده نمیشوند و یا مورد سوء رفتار قرار میگیرند، احساسات آنها احتمالاً به مشکلات رفتاری تبدیل خواهند شد. بنابراین باید به فرزندتان فرصت دهید تا بتواند به اندازه کافی به ابراز و بیان احساسات اش بپردازد.
اجازه دهید خود را به صورت شفاهی بیان کنند، بنابراین مانع از بیان جسمانی احساسات از قبیل گریه، زدن دیگران و یا پرتاب چیزها میشوید.
۸. رفتار بد مداوم یک پیام است
کودکان خودرأی و سرسخت آنقدر خواستهشان را تکرار میکنند تا شنیده شوند. گفتیم که دلیل پافشاری آنها نافرمانی کردن و آزار دادن شما نیست بلکه آنها با تکرار و پافشاری در تلاش برای برقراری ارتباط با شما هستند چون احساس میکنند شنیده نمیشوند.
به عنوان مثال در فروشگاه قشقرق به راه میاندازند و گریه و زاری می کنند چون فکر میکنند شنیده نمیشوند. شما باید دلیل گریه و زاری او را تشخیص دهید. آیا او چون شنیده نمیشود گریه میکند یا قشقرق به راه انداخته تا به خواستهاش برسد؟
بنابراین به پافشاریهای مکرر توجه کنید و او را نادیده نگیرید. با نادیده گرفتن و توجه نکردن به او نهتنها اوضاع آرام نمیشود بلکه پافشاریهای او را شدت مییابد. کودکان خودرأی و لجباز متوقف نمیشوند و رفتارشان در هر مرحله شدت بیشتری مییابد تا زمانی که احساس کنند شنیده میشوند.
اگر باورتان این باشد که آنها پافشاری و لجبازی میکنند تا به خواستهشان برسند بهتر میتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید و دلایل آنها را بشنوید و با احترام به آنها پاسخ دهید.
اگر فرزندتان میخواهد بستنی بخورد ولی به نظر شما نباید بخورد اگر بگویید «نه، چون من میگم» یا «چون من مامانت هستم و باید به حرف مامانت گوش بدی» پاسخ و رویکرد مناسبی نیست و روی فرزندان سرسخت و مصمم جواب نمیدهد. در عوض گفتن اینکه «نه، چون ما هنوز ناهار نخوردیم، اما اگر گوش بدی و الان نخوری، بعد از شام میتونی دسر بخوری» پاسخ مناسبتری خواهد بود و احتمالا پاسخ مناسبتری از جانب او را به دنبال خواهد داشت.
در چنین حالتی کودک احساس میکند که به او گوش دادید و متوجه شدید که او دلش میخواد یک خوراکی خوشمزه و شیرین بخورد. گفتن اینکه اگر رفتار خوبی داشته باشد میتواند بعداً شیرینی بخورد او را آرام میکند و احتمال اینکه روی خواستهاش پافشاری کند را کم میکند.
در این صورت کودک بین دو گزینه باید یکی را انتخاب کند. یعنی تصمیم بگیرد که حرف شما را بپذیرد و آنچه میخواهد را بعداً به دست بیاورد یا به اصرار و پافشاریاش ادامه دهد و در نتیجه هیچ دسری نخورد. نه الان و نه بعد از شام.
بنابراین خواستهها و توضیحات آنها را تا زمانی که رفتار بدی از آنها سر نزده است نادیده نگیرید. زمانی که رفتارشان از کنترل خارج میشود و قشقرق به راه میافتد شما باید به آنها کمک کنید بتوانند خواستههایشان را منطقی عنوان کنند.
درواقع وقتی آنها پافشاری میکنند و خواستهشان را مدام تکرار میکنند قصد دارند چیزی را به شما بگویند. شما باید این رفتار آنها را یک نشانه در نظر بگیرید و به جای از کوره در رفتن و عصبانی شدن به حل مسألهی موجود کمک کنید.
۹. به این ویژگی آنها مثبت هم بنگرید
اراده قوی آنها را بپذیرید و بدانید این اراده میتواند در آینده آنها را به فردی موفق تبدیل کند. کودکان مصمم افرادی هستند که ارادهی قویای دارند. اگر روحیهشان خورد نشود، میتوانند از این مصمم بودن برای تبدیل شدن به افرادی موفق در آینده استفاده کنند.
اگر میخواهید کودکتان در مسیر تربیتاش سرخورده نشود و آسیب نبیند سعی کنید مسائل کوچک را نادیده بگیرید.
یاد بگیرید بین مسائلی که اهمیت دارند و آنهایی که در طولانی مدت مهم نیستند تفاوت قائل شوید. اگر کودکتان جورابهایش را لنگه به لنگه بپوشد و به مدرسه برود آیا اتفاق مهمی میافتد؟ در مورد مسائل جزئی و کماهمیت بهویژه مسائل و اموری که به خود او مربوط میشود مثل غذا خوردن، لباس پوشیدن، شستوشو و… حتی الامکان به او اجازه دهید خودش تصمیم بگیرد و کارهایش را انجام بدهد.
به عنوان یک والد مسئول باید حواستان باشد این روحیهشان را از بین ببرید؛ زیرا همین روحیه است که آنها را در جهان متفاوت میکند. آنها فردی متمایز از دیگران هستند، با ایدههای منحصر به فرد و شخصیتی متعهد که به آنها کمک میکند در زندگی به خواستههایشان برسند و موفق شوند.
همین ارادهی قوی و مصمم بودن و تعهدی که در آنها وجود دارد سبب میشود در برابر سختیها تسلیم نشوند. اگر با سختگیری این روحیه را در دوران کودکی در آنها نابود کنید طبیعتا در آینده نمیتوانند از آن بهرهی لازم را ببرند. بنابراین آنها را مجبور نکنید فقط برای اینکه از شما اطاعت کنند به حرفتان گوش دهند.
برای درک فرزندتان و دلایلشان وقت بگذارید و به آنها اجازه دهید تا در طول مسیر تربیتیشان خودشان تصمیم بگیرند.
۱۰. طوفانها را آرام کنید
تربیت فرزندان سرسخت و مصمم کار آسانی نیست و باید طوفانهای زیادی در مسیر تربیت و پرورش آنها تحمل کنید.
باید سعی کنید به خواستههای فرزندتان توجه کنید، به خوبی به حرفهایش گوش دهید و همواره او را دوست داشته باشید. نباید بابت این ویژگی آنها از علاقه و احترام شما کم شود.
از قشقرقهایی که به راه میافتد و سبب اوقات تلخی، رفتار بد و شورش میشود سریعا ناامید و دلخور نشوید و بدانید که آنها گذرا هستند.
بدانید که شما تنها نیستید. پدر و مادرهای زیادی هستند که بچههای سرسخت و یکدنده دارند و با آنها دست و پنجه نرم میکنند.
اگر حس میکنید اوضاع هر روز وخیمتر میشود و از این بابت احساس خستگی میکنید، وقت آن است که از دیگران کمک بگیرید. مشاور یا درمانگر میتواند هم به شما و هم به فرزندتان کمک کند.
۱۱. به آنها انگیزه دهید
بچههای سرسخت و مصمم معمولاً بسیار با انگیزه هستند. این بدان معنی است که وقتی تصمیم میگیرند کاری انجام دهند واقعاً برای رسیدن به آن تلاش میکنند. بهتر است شما هم با استفاده از تشویق و پاداش انگیزههای آنها را تقویت کنید.
کلام آخر
تربیت فرزندان مصمم و سرسخت برای والدین یک چالش بزرگ محسوب میشود اما اگر والدین برای تربیت فرزند خودرأی و سرسخت خود وقت بگذارند، این کودک میتواند در زندگی موفقیت بزرگی کسب کند.
کودکان با اراده قوی فقط به خاطر لجبازی نافرمانی نمیکنند. این روحیه متعهد درونی آنهاست که آنها را مجبور میکند روی خواستههایشان پافشاری کنند و متفاوتتر از دیگر کودکان رفتار کنند.
آنها افراد بسیار با انگیزه هستند و زمانی که این انرژی به درستی هدایت شود، با ارادهشان میتوانند هر چیزی که میخواهند را به دست بیاورند!
منبع: Lifehack