۳۱ ماهگی

 

در ۳۱ ماهگی کودکتان چه می‌گذرد؟ در این مطلب با بخشی از روزهای زندگی فرزندتان در ۳۱ ماهگی‌اش آشنا شوید.

نقاشی‌ها

به زودی متوجه تغییراتی در خط خطی های فرزندتان خواهید شد. هنگامی که یک کودک نوپا برای اولین بار، یعنی حدود ۱۲ تا ۱۵ ماهگی یاد می‌گیرد تا روی کاغذ خطی بر جا بگذارد، تمام کاری که می‌تواند انجام دهد گرفتن مدادشمعی در دستش است و او از تمام مشت خود برای نگه داشتن آن استفاده کرد.

کودک به تدریج به کشیدن خطوط صاف و مارپیچ تصادفی پیشرفت می‌کند و هنوز بیشتر قدرت حرکت قلم از مچ دستش می‌آید اما، در حدود دو سال و نیمگی، انگشتان بچه‌ها چابکی بیشتری پیدا می‌کنند. او اکنون می‌تواند مداد شمعی را بین انگشت شست و انگشتان دیگر خود نگه دارد. این به او امکان کنترل بهتری روی قلم می‌دهد و برخی اشکال قابل تشخیص مثل دایره‌ها روی کاغذش ظاهر می‌شوند.

به کودک خود فرصت‌های زیادی برای استفاده از ابزار هنری بدهید و انواع مختلفی از آنها را فراهم کنید که برخی از این ابزار می‌تواند شامل موارد زیر باشد:

  • مدادشمعی‌های ضخیم
  • مدادهای ضخیم
  • مدادرنگی‌های ضخیم
  • ماژیک‌های پاک‌شو
  • مدادهای صابونی مخصوص حمام
  • گچ‌های بزرگ رنگی
  • آبرنگ
  • گل رس بازی
  • خمیر بازی

همچنین بهتر است خیلی درگیر اینکه کودکتان چه چیزی کشیده است نشوید، چون چگونه کشیدن است که کودک اکنون روی آن تمرکز کرده است.

 

جایگزین‌های «نه» گفتن

اگر شما هم دیگر راهی برای «نه» گفتن به فرزندتان پیدا نمی‌کنید، گزینه‌های زیر را امتحان کنید:

آنچه را می‌خواهد در خیال به او بدهید: در جواب یکی از خواسته‌های معمولشان در مورد خرید اسباب‌بازی مثلاً بگویید: «کاش می‌تونستم همه‌ٔ عروسک‌های توی این مغازه رو برات بخرم! ولی امروز نمی‌تونم هیچ عروسکی بخرم. امروز عروسک خرسی رو ببریم پارک یا عروسک خرگوشی رو؟»

همدردی کنید: اگر کودکتان می‌خواهد قبل از خوردن غذایش مدام شیرینی یا بستنی بخورد که باعث می‌شود اشتهایش را از دست بدهد و غذایش را نخورد، بگویید: «من می‌دونم که چقدر دوست داری اول دسر بخوری، خوشمزه‌س! ولی مطمئنم که بستنی بعد از ناهار هم خوشمزه‌س!»

فرصت بدهید و عقب بیندازید: اگر توی پارک هستید و او نمی‌خواهد به خانه برگردد، گاهی می‌توانید با گفتن این جمله‌ها به او فرصت بیشتری برای بازی بدهید تا نشان دهید که به او حق می‌دهید و درکش می‌کنید: «می‌بینم که نمی‌خوای بریم. بیا قبل از رفتن دو دفعه‌ٔ دیگه هم سوار سرسره شو!»

قدرت شوخی را دست‌کم نگیرید: به شکلی خنده‌دار حواسش را پرت کنید. مثلاً اگر روی دیوار را خط‌خطی کرده است، بگویید: «مدادشمعی برای نوشتن روی کاغذه، نه روی دیوار! وای، وای، به این مدادشمعی نگاه کن، من نمی‌تونم جلوش رو بگیرم، خودش داره روی کاغذ دایره می‌کشه!»

 

یادگیری زبان و غلط گفتن کلمات

برخی از چیزهایی که بچه‌های پیش‌ دبستانی می‌گویند خیلی جالب و ناخواسته خنده‌دار از آب درمی‌آید. آنها غالباً دو کلمه را با هم مخلوط می‌کنند تا یک کلمهٔ خلاقانهٔی جدید به وجود بیاورند. مثلاً، «پشره» که ترکیب پشه و حشره است یا «قطری» که ترکیب قوطی و بطری است. آنها همچنین کلمات را اشتباه می‌شنوند، اشتباه تلفظ می‌کنند و اشتباه به خاطر می‌آورند و ناخواسته کلمات جدیدی ایجاد می‌کنند که گاهی تا سال‌ها در خانوادهٔ شما باقی می‌ماند. به عنوان مثال، «ترخ‌مرغ» به جای «تخم‌مرغ» یا «برگربند» به جای «گردنبند.»

بهتر است سعی کنید در برابر وسوسه‌ٔ خندیدن به این اشتباهات و دیگر خطاهای فرزندتان مقاومت کنید، چون آنها شواهد محکمی از تلاش او برای یادگیری گفتار هستند. به جای تصحیح چنین خطاهایی، می‌توانید آنچه را که فرزندتان گفته است به شکل صحیح اما بدون اظهار نظر در مورد تفاوت آنها تکرار کنید. سپس بلافاصله آن را دفترچه مخصوص این گفته‌های جاودانه بنویسید تا هرگز فراموششان نکنید!

 

آزمون و خطا

برای شما هم احتمالاً سخت است که وقتی کودکتان در انجام کاری مشکل دارد، مداخله نکنید. واکنش طبیعی والدین این است که سریعاً بروند و مشکل را حل کنند. اما کمی سختی و ناملایمت هم برای بچه‌‌ها مفید است.

به عنوان مثال، بگذارید برای پیدا کردن جای درست قطعهٔ پازل تقلای خود را بکند یا دوباره و دوباره سعی کند بفهمد که چگونه ژاکتش را بپوشد. آزمون و خطا روشی است که بچه‌ها با آن یاد می‌گیرند و آن حس لذتی که هنگام پیدا کردن راهی برای انجام کاری احساس می‌کنند، واقعاً اعتماد به نفس آنها را تقویت خواهد کرد و باعث می‌شود بخواهند چالش‌های جدید دیگری را امتحان کنند. اما اگر فرزندتان آن‌قدر کلافه و درمانده شده است که نمی‌تواند تمرکز کند، بهتر است مداخله کنید ولی حتی در آن شرایط هم بد نیست ببینید آیا می‌توانید بدون انجام آن کار به جای فرزندتان، به او کمک کنید خودش آن را انجام دهد.

 

دقت به جزئیات

کودک شما حالا چشم و گوشی فوق‌العاده برای دیدن و شنیدن جزئیات دارد. از آنجا که او در حال یادگیری و شناخت این همه تجربیات و چیزهای جدید است، به صداها، رنگ‌ها، اندازه‌های نسبی و حرکاتی که شما احتمالاً نادیده می‌گیرید آگاه و هشیار است. این روزها حتماً از شنیدن اشاره‌ٔ او‌ به ساعتی که تیک‌تیک می‌کند یا تشخیص رنگ‌های مختلف تعجب نکنید.

فرزندتان همچنین بین شباهت‌هایی که در چیزها و موارد مختلف می‌بیند ارتباط برقرار می‌کند و متوجه ویژگی‌های مشابه چیزها می‌شود. مثلاً ممکن است بشنوید که می‌گوید: «باب اسفنجی کربات قرمز داره، بابابزرگ هم کربات قرمز داره!» آنها توجه تیزبینانه‌ای به جزئیات دارند و در مشاهدهٔ تغییرات سریع هستند و همین توجه سریع به جزئیات است که ناگهان با یک نظر متوجه تغییرات خانه و شما می‌شوند و شاید مثلاً شنیده باشید که از شما بخواهند برخی چیزها و تغییرات را به حالت قبلی‌شان بازگردانید. مثلاً، چیدمان مبلمان، مدل موی جدیدتان یا صفحهٔ پاره‌شده‌ای از یک کتاب را درست کنید!

 

توجه به برهنگی

آیا اشکالی ندارد که جلوی بچهٔ دو ساله‌‌ٔ خود برهنه باشید؟ نمی‌شود گفت ایراد قطعی دارد، چون خانواده‌ها به شیوه‌های مختلفی در مورد برهنگی و میزان پوشش خود تصمیم می‌گیرند. اما به‌طورکلی، فرزند شما در این سن‌ها شروع به درک این موضوع کرده که بدن او مال خودش است. به عنوان مثال، اگر شما در لباس دکلته‌ٔ خود راحت باشید، فرزندتان نیز احتمالاً سطح راحتی مشابهی در مورد بدن خود پیدا می‌کند و اگر ترجیح می‌دهید به او یاد بدهید که برهنه بودن در مقابل دیگران پسندیده نیست، باز هم مشکلی ندارد، زیرا این چیزی است که بعداً در سال‌های پیش ‌دبستانی یاد خواهد گرفت.

اما اگر فرزندتان هر گونه ناراحتی یا واکنشی مثل خندیدن، ریسه رفتن و گرفتن جلوی چشمانش در مورد برهنگی شما نشان داد، حتماً از قبل متوجه این مسئله شده که پوشیدن لباس در مقابل دیگران عرف و رویه‌ای معمول است. پس در این مرحله از سن کودکان معمولاً فکر خوبی است که جلوی او لباس پوشیده باشید، ضمن اینکه توضیح می‌دهید که نپوشیدن لباس در خلوت، مثلاً هر کس در اتاق خودش اشکالی ندارد.

 

پسرفت‌ها

رشد و تکامل کودکان در یک خط مستقیم اتفاق نمی‌افتد، یعنی در مقابل تمام پیشرفت‌های فرزندتان، او گاهی هم کمی به عقب می‌لغزد یا اصطلاحاً پسرفت می‌کند. به عنوان مثال، ممکن است نیمه‌شبی ناگهان متوجه حضور کودک دو سالهٔ خود کنار تختخوابتان شوید، حتی اگر او تمام ماه‌های قبلی را راحت می‌خوابیده است یا کودکی که حتی استفاده از توالت را زودتر از موعد هم یاد گرفته است، ناگهان دوباره خودش را خیس می‌کند. اما علت این پسرفت‌ها چیست؟

پسرفت به دلایل زیادی اتفاق می‌افتد. گاهی اوقات کودک آن‌قدر سخت روی یک نوع مهارتش کار می‌کند که در مهارت دیگری عقب‌گرد می‌کند. استرس ناشی از سفر، تغییر محل زندگی، پدر یا مادری که به سر کار خود بازگشته است یا ترس از تاریکی یا از جدایی نیز ممکن است محرک این پسرفت‌ها باشد.

هنگامی که فرزندتان در زمینه‌ای پسرفت می‌کند، سعی کنید احساس امنیت و دلگرمی بیشتری به او بدهید، بدون اینکه موضوع پسرفتش را بزرگ کنید. اشکالی ندارد که گاهی کمی تسلیم شوید، اما فقط تا حدی! مثلاً بگویید: «باشه، امروز می‌تونی شورت آموزشیت رو بپوشی و از فردا دوباره لباس زیر می‌پوشی.» بچه‌ها غریزه‌ای ذاتی برای پیش‌تر و جلو ‌رفتن دارند و به زودی هر نوع رفتار بچگانه‌ای را که مجدداً بازگشته است پشت سر می‌گذارند.

اگر واقعاً نگران هستید، در مورد رفتارهای پسرفتی فرزندتان با پزشک کودک خود صحبت کنید. در موارد نادر، یک اختلال فیزکی می‌تواند باعث از دست رفتن مهارت‌های قبلاً آموخته شود.

 

راهکارهای تربیتی نادرست

طی این روزها شما احتمالاً به تدریج دارید یاد می‌گیرید که کدام راهکارهای تربیتی برای شما بهتر جواب می‌دهد. اما راهکارهایی وجود دارد که هرگز نباید از آنها استفاده کنید. به عنوان مثال، هرگز به عنوان مجازات یا یاد دادن چیزی به کودکتان، شیء آرامش‌دهنده و محبوب فرزندتان مثل عروسکش، پتو یا هر شیء انتقالی دیگری را از او نگیرید و حتی تهدید به انجام این کار نکنید!

شیء آرامش‌دهنده، نماد مهمی از شما و منبع تسکین و دلگرمی زیادی برای فرزندتان است، پس هر قدر هم عصبانی هستید یا هر نوع درسی را که می‌خواهید به او بدهید، قطعاً نمی‌خواهید چیزی تا این اندازه حیاتی در بهروزی و آسودگی فرزندتان را از او بگیرید، پس این مورد را به خاطرتان بسپارید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *